دعای روز هشتم
اَللّهُمَّ ارْزُقْنى فیهِ رَحْمَةَ الاْیْتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَةَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا مَلْجَاَ الاْمِلینَخدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزى نسبت به یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و هم نشینى با کریمان به فضل و کرمت اى پناه آرزومندان
زلال وحی
طرق دعوت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)خداوند متعال در آیهی 125 سورهی مبارکه نمل میفرماید:
ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنه و جاء لهم بالتی هی احسن.
به اتفاق مفسرین سه وسیلهی مختلف برای دعوت و هدایت مردم در این آیهی شریف ذکر شده و هر یک از آنها برای یک مورد مخصوص است. چون مقام دعوت و تربیت است با کلمه «رب» تعبیر شده: مردم را به راه پرودگارت بخوان، آن راهی که مردم باید پرورش داده شوند و به آن راه تربیت شوند.
مردم را بخوان با چه وسیله؟ به وسیلهی حکمت، حکمت یعنی سخن متقن و محکم که قابل خدشه و تشکیک نیست. یعنی مردم را با برهان، حکمت، علم صددرصد خالص و عقل خالص به راه پرودگارت بخوان.
مفسرین گفته اند دعوت کردن به وسیلهی حکمت، برهان، دلیلی عقلی و علمیبرای یک دستهی خالص است که استعداد آن را دارند.
«والموعظة الحسنة» یعنی مردم را به وسیلهی موعظهی خوب، پند و اندرزهای دلپسند به راه پروردگارت بخوان بعضی از مردم استعداد بیان عقلی و علمیندارد. اگر مسایل علمیبرای آنها مطرح شود، گیج میشوند. اکثر مردم در مرحلهی دل و احساساتند نه در مرحلهی مغز و عقل و فکر. راه هدایت آنها پند و اندرز است. با تمثیل، قصه و حکایت و هرچیزی که دل آنان را نرم کند، باید آنها را هدایت کرد. «جادلهم بالتی هی احسن» اگربا کسی روبرو شوی که غرضش کشف حقیقت نیست، آمده برای مجادله و حرف زدن و ایراد گرفتن، تو هم با چنین شخصی مجادله کن. اما تو به نحو احسن مجادله کن. در مجادله از راه حق وحقیقت خارج نشو، در مجادله بی انصافی نکن، دروغ به کار نبرو امثال اینها.(1) اینها سه طریق دعوتی است که خداوند متعال پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) را مأمور انجام آن نموده است که برای ما الگو و راه گشاست.
منبع: ده گفتار، علامه شهید مطهری (رحمت الله علیه) صفحههای 197 تا 199.
کلام نور
گهرهای رضویقال الامام الرِّضا : عَلَیکَ بِطاعَةِ الأبِ وَبِرِّهِ وَالتَّوَاضُعِ والخُضُوعِ وَالإعظَامِ وَالإکْرَامِ لَهُ وَ حَفْضِ الصَّوْتِ بِحَضْرَتِةِ ؛
حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: بر تو باد که از پدر فرمانبرداری کنی ، به او نیکی کنی ، دربرابرش فروتنی وکرنش وبزرگداشت واحترام داشته باشی وصدایت را در حضور او پایین بیاوری
منبع: فقه الرضا سلاماللهعلیه ص 334
قال الإمام الرِّضا سلاماللهعلیه: بِرُّالْوَالِدَینِ وَاجِبٌ وَ إنْ کانَا مُشْرِکَینِ وَ لاطَاعَةَ لَهُمَا فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِقِ .
حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: نیکی به پدر ومادر واجب است ، هرچند مشرک باشند ، ولی درراه معصیتِ آفریدگار، اطاعت از آن دوجایز نیست.
منبع: بحارالانوار، ج71، ص72
قال الإمام الرِّضا(سلاماللهعلیه): لَتَأمُرَنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلَتَنَهَنَّ عَنِالْمُنْکَرِاَوْلَیَسْتَعْمِلَنَّ عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ فَیَدْعُوخِیَارُکُمْ فَلاَیُسْتَجَابُ لَهُمْ .
حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: حتماً امربه معروف ونهی ازمنکرکنید، وگرنه اشرارتان برشما مسلط وحاکم میشوند آنگاه خوبانتان هم دعا میکنند، امّا دعایشان مستجاب نمیشود.
منبع: وسایل الشیعه، ج11، ص394
قال الإمام الرِّضا (سلاماللهعلیه) : مَنْ فَرَّجَ عَنْمُؤمِنٍ فَرَّجَ اللهُ وَعَنْ قَلْبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: کسی که گره ازکارمؤمنی بگشاید وشادش کند، خداوند هم درروزقیامت ، کاربستهی او را میگشاید.
منبع: اصول کافی ، ج2، ص200
حکمتهای شگرف
حکمت 85نهج البلاغه: پرهیز از ادعاهاى علمى(علمى اخلاقى)قَالَ الامام علیٌ [علیه السلام] مَنْ تَرَکَ قَوْلَ لَا أَدْرِى أُصِیبَتْ مَقَاتِلُهُ .
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند : کسى که از گفتن "نمى دانم" روى گردان است ، به هلاکت و نابودى مى رسد.
حکمت 86 : برترى تجربه پیران از قدرتمندى جوانان (اخلاقى، تجربى)
وَ قَالَ [علیه السلام] رَأْیُ الشَّیْخِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ رُوِیَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : اندیشه پیر در نزد من از تلاش جوان خوشایندتر است .
(و نقل شده که تجربة پیران از آمادگى رزمى جوانان برتر است .)
حکمت 87 : ارزش استغفار (طلب بخشش از خدا) (اخلاقى، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] عَجِبْتُ لِمَنْ یَقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : در شگفتم از کسى که مى تواند استغفار کند و نا امید است.
حکمت 88: دو عامل ایمنى مسلمین (اخلاقى ، معنوى)
وَ حَکَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ [علیه السلام] أَنَّهُ
قَالَ کَانَ فِى الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّکُوا بِهِ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِى رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِى فَالِاسْتِغْفَارُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ .قال الرضى و هذا من محاسن الاستخراج و لطائف الاستنباط .
و درود خدا بر ایشان، (امام باقر [علیه السلام] از حضرت امیر المؤمنین [علیه السلام] نقل فرمودند) :
دو چیز در زمین مایة امان از عذاب خدا بود : یکى از آن دو برداشته شد ، پس دیگرى را دریابید و بدان چنگ زنید ، اما امانى که برداشته شد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و امان باقیمانده ، استغفار کردن است که خداى بزرگ به رسول خدا فرمود " : خدا آنان را عذاب نمى کند در حالى که تو در میان آنانى ، و عذابشان نمى کند تا آن هنگام که استغفار مى کنند."
(این یک نمونه از بهترین استفادهها و لطیف ترین استنباطها از آیات قرآن است.)
حکمت 89 : راه اصلاح دنیا و آخرت (اخلاقى، تربیتى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : کسى که میان خود و خدا را اصلاح کند ، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد، و کسى که امور آخرت را اصلاح کند ، خدا امور دنیاى او را اصلاح خواهد کرد ، و کسى که از درون جان واعظى دارد ، خدا را بر او حافظى است .
حکمت 90: شناخت عالم آگاه (علمى ، اعتقادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْفَقِیهُ کُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ یُؤْیِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : فقیه کامل کسى است که مردم را از آمرزش خدا مأیوس ، و از مهربانى او نومید نکند و از عذاب ناگهانى خدا ایمن نسازد.
حکمت 91 : راه درمان روان (روانکارى ، روانشناسى بالینى) (علمى،اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : همانا این دلها همانند بدنها افسرده مى شوند ، پس براى شادابى دلها ، سخنان زیباى حکمت آمیز را بجویید
حکمت 92 : والاترین دانش(علمى ، تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِى الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْکَانِ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : بى ارزش ترین دانش ، دانشى است که بر سر زبان است ، و برترین علم ، علمى است که در اعضا و جوارح آشکار است.
حکمت 93: فلسفة آزمایشها (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَا یَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ وَ لَکِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ مَعْنَى ذَلِکَ أَنَّهُ یَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ لِیَتَبَیَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِیَ بِقِسْمِهِ وَ إِنْ کَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ لَکِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِى بِهَا یُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ لِأَنَّ بَعْضَهُمْ یُحِبُّ الذُّکُورَ وَ یَکْرَهُ الْإِنَاثَ وَ بَعْضَهُمْ یُحِبُّ تَثْمِیرَ الْمَالِ وَ یَکْرَهُ انْثِلَامَ الْحَالِ .قال الرضى و هذا من غریب ما سمع منه فى التفسیر .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : فردى از شما نگوید ک خدایا از فتنه به تو پناه مى برم ، زیرا کسى نیست که در فتنه اى نباشد، لکن آن که مى خواهد به خدا پناه بُرد ، از آزمایشهاى گمراه کننده پناه ببرد ؛ همانا خداى سبحان مى فرماید: " بدانید که اموال و فرزندان شما فتنه شمایند "
معنى این آیه این است که خدا انسانها را با اموال و فرزندانشان مى آزماید ، تا آن کس که از روزى خود نا خشنود ، و آن که خرسند است ، شناخته شوند ، گرچه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاه تر است ، تا کردارى که استحقاق پاداش یا کیفر دارد آشکار نماید چه آن که بعضى مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمى پسندند و بعضى دیگر فراوانى اموال را دوست دارند و از کاهش سرمایه نگرانند.
حکمت 94: شناخت نیکىها و خوبیها (اخلاقى،تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] : وَ سُئِلَ عَنِ الْخَیْرِ مَا هُوَ فَقَالَ لَیْسَ الْخَیْرُ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ وَ لَکِنَّ الْخَیْرَ أَنْ یَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ أَنْ یَعْظُمَ حِلْمُکَ وَ أَنْ تُبَاهِیَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّکَ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ وَ لَا خَیْرَ فِى الدُّنْیَا إِلَّا لِرَجُلَیْنِ رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتَّوْبَةِ وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِى الْخَیْرَاتِ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : ( از امام پرسیدند "خیر" چیست ؟ فرمود ند)
خوبى آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانش تو فراوان و بردبارى تو بزرگ و گران مقدار باشد و در پرستش پروردگار در میان مردم سرفراز باشى ، پس اگر کار نیکى انجام دهى شکر خدا به جاى آورى ، و اگر بد کردى از خدا آمرزش خواهى . در دنیا جز براى دو کس خیر نیست:یکى گناهکارى که با توبه جبران کند ، و دیگر نیکوکارى که در کارهاى نیکو شتاب ورزد.
حکمت 95: تقوى و ارزش اعمال (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى وَ کَیْفَ یَقِلُّ مَا یُتَقَبَّلُ
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : هیچ کارى با تقوا اندک نیست ، و چگونه اندک است آنچه که پذیرفته شود؟
حکمت 96: ارزش علم و بندگى(اخلاقى،علمى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِیَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلَا إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الْآیَةَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِیَّ مُحَمَّدٍ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند : نزدیک ترین مردم به پیامبران، دانا ترین آنان است ، به آنچه که آورده اند.سپس این آیه را تلاوت فرمود : " همانا نزدیک ترین مردم به ابراهیم آنانند که پیرو او گردیدند ، و مؤمنانى که به این پیامبر خاتم پیوستند (سپس فرمودند) دوست محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) کسى است که خدا را اطاعت کند هر چند پیوند خویشاوندى او دور باشد ، و دشمن محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) کسى است که خدا را نافرمانى کند ، هر چند خویشاوند نزدیک او باشد.
عزیز آل یاسین
توسل به حضرت مهدی (سلام الله علیه)بر اساس آنچه که در روایات آمده است وجود مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واسطه میان خداوند سبحان و آفریدگار است. هدایت بندگان وظیفهی ایشان است و برکات زمین و آسمان به یمن وجود مبارکشان است یکی از القاب خاصهی امام زمان «غوث» است که درزیارتهای معتبر وارد شده است و معنی آن «فریاد رس» است و هنگامیتحقق مییابد که قوهی شنوایی صاحب آن به گونهای باشد که هر کس در هر جا و با هر زبان کمک بخواهد بشنود؛ بلکه باید عالم به حال درماندگان باشد و قدرت و توانایی داشته که هرگاه صلاح باشد، او را نجات دهد و شایستهی این مقام نیست مگر کسی که دارای مقام امامت باشد. (1)
چنانچه خود آن حضرت در توقیعی به مرحوم شیخ مفید میفرمایند: «فإنّا یحیط علمنا بانبائکم و لا یعزب عنّا شی من اخبارکم و معرفتنا بالزلّل الذی أصابکم، علم ما به خبرهای شما احاطه دارد و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نمیماند و به بلاهایی که به شما میرسد، آگاهی داریم.»
و در ادامه میفرمایند: «إنا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم اللأواء واصطلمکم الاعداء، ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم و اگر جز این بود، از هر سو گرفتاری به شما روی میآورد و دشمنان، شما را از میان میبردند.» (2)
با توجه به آنچه که گذشت اهمیت توسل به امام زمان روشن میگردد. باید دانست توسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دو منظور انجام میگیرد: اول، محکم کردن رابطهی خود با آن حضرت که ثمره اش تقرب به خدا است، چرا که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وسیله و حبل الله است. دوم، در خواست حاجت و رفع گرفتاریها و شداید به این معنی که آن حضرت نزد خداوند متعال واسطه شوند و حاجت انسان را از خداوند بخواهند.
منابع:
1- نجم الثاقب، ص 572
2- بحارالانوار، ج53، ص 175.
مواعظ جاوید
خشم انقلابی نهفته در سینه- دنیا امروز گرفتار جهانخواری و غارتگراناست که کشورها را به آتش میکشند و غارت میکنند و نیز گرفتار وابستگان آنان است که منافع دولتها و کشورهای خود را فدای منافع ابرقدرتها میکنند و همچنین گرفتار سازمانهای دست نشاندهی قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکاست که با اسم بی محتوا شورای امنیت و عضو بین¬الملل و حقوق بشر و از این قبیل مفاهیم بی محتوا که به قدرتهای بزرگ خدمت میکنند و در حقیقت مجری احکام و مقاصد آنان و مأمور محکوم نمودن مستضعفان و مظلومان جهان به نفع قدرتهای بزرگ جهانخوار میباشد. (1)
- جمهوری اسلامیایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد.
انشاءالله مردم سلحشور ایران کینه و خشم انقلابی و مقدس خویش را در سینهها نگه داشته و شعلههای ستم سوز آن را علیه آمریکای جهانخوار و اذناب آن به کار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) بر بام همهی عالم قد برافرازد و مستضعفان و یا برهنگان و صالحان، وارثان زمین گردند. (2)منابع:
1- صحیفهی نور، ج17، ص 179.
2- صحیفهی نور، ج21، ص 36.در محضر ولایت
این ماه، ماه ضیافت الهى است. پذیرایى خداوند از بندگان خود در این ماه - که یک پذیرایى معنوى است - عبارت است از گشودن درهاى رحمت و مغفرت و مضاعف کردن اجر و ثواب اعمال خیرى که بندگان در این ماه انجام مىدهند. روزهى ماه رمضان هم یکى از مواد همین ضیافت عظیم الهى است، که مایهى تصفیهى روح انسان و ایجاد زمینهى طهارت قلبى روزهدار است. امام سجاد (علیهالسّلام) در خطبهیى فرمود: «شهر الطّهور و شهر التمحیص»؛ رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خداى متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار مىدهد. لذا در یک روایت وارد شده است که «فمن لم یغفر له فى رمضان ففى اىّ شهر یغفر له»؛ اگر کسى در ماه رمضان - که درهاى رحمت و مغفرت الهى به روى انسانها گشوده است - نتواند به مغفرت و رحمت الهى دست پیدا کند، پس کِى چنین توفیقى نصیب او خواهد شد؟
منبع: برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعهى تهران،29/7/84شمیم هدایت
تربیت فرهنگی:
تربیت فرهنگی نیز از اقسام تربیت و عامل مهمیدر کنترل جوان به شمار میرود و به دو بخش تقسیم میشود:
1- تربیت آموزشی
2- تربیت مذهبی
1- تربیت آموزشی: در تربیت آموزشی، آنچه مورد توجه است، نقش والای معلم و استاد متدین و متعهد در میزان پرورش کسانی است که تربیت آنها را به عهده گرفته اند و اگر با دقت به آن بنگریم، خواهیم دید که به مراتب از تربیت خانوادگی بالاتر است و کار به جایی میرسد که: یک معلم خوب و یک استاد متعهد میتواند بسیاری از قوانین طبیعی را خنثی کرده و خود آنچه میخواهد از نو بسازد.
2- تربیت مذهبی: اگر نگاهی به تاریخ شیعه بیندازیم، خواهیم دید که آنچه توانسته ما را با وجود موانع بسیار و نشیب و فرازهای کمر شکن، با قوت و قدرت تا به اینجا برساند، ارتباط با روحانیت و رابطه با مسجد و محراب است. در همین مساجد، مردم مسایل اسلام را آموختند، با سیرهی ائمهی معصومین (علیهم السلام) آشنا شدند و آنها را در زندگی خود به کار بستند... به جرأت میتوان گفت که جوانانی دارای نیروی باز دارندهی قوی تر هستند که در رابطهی بیشتر با روحانیت و مسجد و محراب میباشند... بدین لحاظ بر پدران و مادران واجب است که فرزندان خود را با مساجد و مجالس مذهبی ودر رأس آنها با روحانیت متعهد و آگاه مرتبط سازند تا خدای ناکرده، شیطان و استعمارگران نتوانند ارتباط آنها را با سرچشمهی زلال جوشان دین و حقایق سازنده، حیاتبخش و جاودانی مکتب اسلام قطع کنند و به مقاصدشوم و اهداف شیطانی خود دست یابند.
منبع: اخلاق و جوان، حضرت آیت الله العظمیمظاهری (دامت برکاته) خلاصه از صفحات 74 تا 79.نکتههای ناب
الله اکبر
الله اکبر یعنی الله از بقیهی اسماء بزرگتر است چون هر اسمیمظهر صفتی و الله مظهر جمیع اسماء است و پیامبراسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) که مظهر الله است، عبدالله است.(1)
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم فرق است
محبت خدا
بقال، شیر را در ظرف نشسته نمیریزد، آیا خدا محبتش را در دل نشسته میریزد؟! (2)
انسان
اکنون میدانم دروجود من چنان ذخیرهی بزرگی از حیات وجود دارد که دشوار میتوان آن را مصرف کرد.(3)
دروغ
یک دروغ ممکن است دنیا را دور بزند ولی در همین مدت یک راست هنوز دارد بند کفشهای خود را میبندد تا حرکت کند. (4)
فاصله
در قیامت انسانها فاصله دارند؛ به قدر فاصلهی نیتها.(5)منابع:
1- گلشن راز، ص 24.
2- مثلها و پندها –آیت الله حائری شیرازی (حفظه الله)، جلد 7، ص 64.
3- داستایوسکی، تسخیر شدگان، ج 2، ص 756.
4- مارک تواین، نیش و نوش، ص 95.
5- مثلها و پندها –آیت الله حائری شیرازی (حفظه الله)، جلد 8، ص 77.دل نوشته
این است مقام عاشق تو...!
مریم سقلاطونی
اینجا ابتدای مهربانی خداوند است، سحرگاه روشن «اللّهم انّی اسئلکَ من بَهائِکَ بِأبْهاهُ و کُلُّ بهائِکَ بَهی».
اینجا سحرگاه باران یکریز استجابت است؛
اینجا آغاز رحمت واسعه نور،
اینجا آغاز سلام و تحیت است.
اینجا آغاز شفافیت و آینهگی
اینجا آغاز صمیمیت و جاودانگی،
اینجا ابتدای مهربانی خداوند است.
و این منم!
دور مانده از چشمهساران رحمت
غرق در لذات ناچیز زمینی
افتاده در گودال وحشت و تنهایی
با قلبی آکنده از نفاق
و عملی لبریز از ریا
و زبانی سراسر کذب
و چشمیافروخته از خیانت
هذا مقام العائذ بک من النار
هذا مقام المستَجیر بک من النار
هذا مقام المستغیثُ بک من النار
بگذار اولین کسی باشم که به دعوتت پاسخ گفته است!
بگذار اولین کسی باشم که حلاوت مهربانیات را چشیده است!
بگذار اولین کسی باشم که سر بر شانههای کریمت گذاشته است!
ای خدایی که تمام پنجرههایت را به رویم گشودهای!
ای خدایی که تمام چشمههایت را زیر پایم جاری کردهای!
ای خدایی که از همه سو، به استقبالم آمدهای!
هذا مقام الخائف المستجیر
این است حال کسی که این روزها به تو رسیده است.
این است حال کسی که دور مانده بود از هفت شهر مهربانی تو
این است حال کسی که خودش را باخته بود... خودش را گم کرده بود...
خودش را کشته بود... خودش را ذره ذره پامال وسوسههای شیطانی خویش کرده بود.
این است حال نزار کسی که اینک گرمای محبت تو، یخهای انباشته در درونش را ذوب کرده است.
این است حال کسی که آواره بود، هراسان بود؛ حال کسی که در گناه مسکن داشت، حال کسی که غرق در لذات زمین بود، حال کسی که گناه مغرورش کرده بود و حال کسی که تو را تازه یافته است؛ در این سحرگاه، در این لحظههای توبه و استجابت.
حال کسی که تازه دریا را یافته است، حال کسی که تازه خودش را یافته است، حال کسی که تازه به لبخند خداوند رسیده است، حال کسی که به لذت آسمانی رسیده است، حال کسی که جز تو کسی را ناجی نمیداند.
هذا مقام الغریب الغریق...
فرصتی برای صمیمیت دل با گل
محمد کاظم بدرالدین
کتاب رمضان، دستاورد نقرهای روح انسان است.
در پرتو تلاش و مجاهدتهای نفس، سپیدهباران میشویم از سحرهای «ابوحمزه» از شبهای «افتتاح». رمضان، یعنی دریایی در کنار ما، تا دلهای غبارآلود را در آن شستوشو دهیم.
رمضان، یعنی باغستانی از عطرهای خدا.
با حلول رمضان، شیرینی سحرهای مناجات، رنگ میگیرد و محبت و قرب، در دلهای خشکیده بشر جوانه میزند.
باید برای دقیقههای سبز این ماه، نوروزیترین تبریکها را فرستاد.
در سرزمین اردیبهشتی رمضان، هر چه هست، خرمیو نشاط است؛ اگر حکمتها را دریابیم.
اگر بهرههای معنوی امساک را بدانیم، چشمهای ما تا رمضان دیگر، زیبا میبینند و دهانهای ما، کلمات خشک دنیا را به کار نمیبرند.
رمضان یعنی گشوده شدن دربهای رو به قرآن، تشنگی برای دریافت حقایق آسمانی.
گمنامترین لذتها در متن این کشف عرفانی جا دارند.
رمضان که میآید، دلها چون بلبلانِ مست، شیفته گلزار انس میشوند.
رمضان که میآید، خلوتکدههای آبی شب، دریاترین غزلها را میسرایند.
دستها بوی خوش مفاتیح میدهند و تسبیح.
آسمان، چقدر بر این یاسهای نیایش غبطه میخورد.
رمضان، فرصتی است تا دل با گل صمیمیتر باشد.یاد ابرار
اسوی بندگی
چند سال ازارتحال حضرت آیت الله سید بهاءالدین مهدوی (رحمت الله علیه) میگذرد، که هیچ ترک اولی و مکروهی ازایشان دیده نشد و در تمام حرکات و سکناتشان رضای حق را جویا بودند، قلب و جانشان شیفتهی اهل بیت (علیهم السلام) و قلب مؤمنین شیفتهی صفا و صمیمیت ایشان بود، پناه بی پناهان و یار غریبان و کمک مستمندان و فقرا بودند.
تا آخرین لحظات عمر پربرکت خویش توصیه به تحصیل رضای خدای متعال و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و والدین و تأکید بر نماز اول وقت و نمز شب داشتند و خود عامل به حق این موارد بودند.
حضرت آیت الله سید بهاء الدین مهدوی (رحمت الله علیه) در سال 1302 در خانوادهای اهل تقوی و تدین دیده به جهان گشودند. پدر ایشان حضرت آیت الله سید حسن نحوی (رحمت الله علیه) و اجداد مکرمشان همگی از علماء بزرگوار بوده اند. مادر بزرگوارشان نیز بانویی عابده و مجتهده و بسیار متدین و با تقوی بودند.
معظم له در سن 16 سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شدند و دروس سطح را در محضر اساتید بزرگ آن زمان همچون حضرت آیت الله خادمیو حضرت آیت الله فیاض (رحمت الله علیهما) فرا گرفته و سالیانی در محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (رحمت الله علیه) و از ملازمان ایشان بودند و بسیار تحت تأثیر معنوی آن بزرگوار بودند.
پس از چند سال به حوزهی علمیه نجف عزیمت نمودند و حدود 20 سال در جوار بارگاه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از بزرگان علم و اخلاق از جمله حضرت آیت الله فانی و حضرت امام خمینی و مرحوم شیخ جواد کربلایی و مرحوم آقا جمال گلپایگانی (رحمت الله علیهم) بهره بردند.
این اسوهی بندگی در سال 1350 هـ.ش به ایران بازگشتند و تا آخر عمر پر برکتشان به ارشاد و ترویج شریعت پرداختند و بالاخره روح ملکوتی آن بزرگوار قفس تنگنای دنیای فانی را شکست و در تاریخ 25/3/82 مطابق با 14 ربیع الثانی 1425هـ.ق در سن 81 سالگی به ملکوت اعلی پیوست و پیکر پاکشان در جوار مرقد شریف امامزاده جعفر و مرتضی (علیهماالسلام) واقع در خیابانهاتف اصفهان، آرام گرفت.
منبع: برگرفته از اسوهی بندگیحکایتها و هدایتها
برترین ایثار
کودکان عزیز پیامبر(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) ـ حسن و حسین(سلاماللهعلیهما) ـ در بستربیماری بودند. حضرت علی(سلاماللهعلیه) نذرکردند برای شفای آنان سه روز، روزه بگیرند. همراه حضرت، همسرشان حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) و دو کودکشان و فضّه ـ خدمتکار خانه ـ چنین نذریکردند. خدایمهربان آن دو کودک را شفا داد و پس از آن، همگی روزه گرفتند.
موقع افطار بینوایی به درخانهآمد و همگی اعضای خانواده نانهای خود را به او دادند و فردا با آب، نیّت روزه کردند. روز دوم، ناگاه کودک یتیمیدر خانه را کوبید و دو مرتبه همگی، غذای خود را که برای افطار بود بهکودک یتیم دادند و روز سوم باز با آب نیّت روزه کردند.
روز سوم، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) با آخرین بخش از آردها، نان پختند، موقع افطار ناگاه اسیری به درخانه آمد و تقاضای آب و غذا نمود و این خاندان با کرامت با شدت گرسنگی، همهی نانهای خود را به او دادند.
روز چهارم حضرت علی(سلاماللهعلیه) و دو فرزندگرامیشان به خانهی پیامبراکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) رفتند. حضرت نشانههای گرسنگی و ایثار را به روشنی در سیمایشان دیدند و فهمیدند که آنان سه روز است که روزه داشتند و افطاری خود را برای خشنودی خداوند انفاق نمودند.
در این هنگام، فرشتهی وحی فرود آمد و پس از رساندن سلام خداوند متعال، گفت:
ای پیامبر آیاتی را که در شکوه و عظمت خاندانت فرود آمده، به جان بسپار:
«وَ یُطْعِمُونَ الطَعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسکِیناً وَ یَتِیماً وَ اَسِیراً إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لانُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءٍ وَ لاشُکُوراً؛
و به پاس دوستی خداوند، بینوا و یتیم و اسیر را غذا میهند. (میگویند) ما برای خشنودی خداست که به شما غذا میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم»1
در این موقع پیامبراکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) متبسمانه رو به حضرتعلی(سلاماللهعلیه) وخانوادهشان نمودند و فرمودند:
خداوند هدیهای آسمانی برای شما آورده است.
پرسیدند: چه هدیهای؟ حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم)فرمودند: سورهی انسان را.
آنان گرسنگی خود را از یاد برده بودند چرا که خداوندمتعال آنان را از چشمهها و غذاهای بهشتی، که به نیکان وعده داده بود، بهرهمند ساخته بود.پی نوشت :
1. سورهی انسان، آیات 8 و9.
منبع: آیهها و قصهها، محمدعلیکریمینیا، صفحههای59 تا 62 به نقل از تفسیر فخررازی، ج3، ص244.معرفی کتاب
کتابِ امام علی علیه السلام، عدل و تعادل
چه درگذشتهی تاریخ و چهدردوران معاصر،افراد زیادی ازدادگری و برابری ، سخن گفتهاند و در این باره کتابها نوشتهاند و درضرورت و ارزش عدالت،داد سخن دادهاند ؛اما بسیارکم اند حکومتگرانی که ژرفای معنای عدل را دریافته باشند وگسترهی قلمرو آن را به خوبی بشناسند و عدالت را حیاتیترین قانون بدانند و آن را به« اصلیعام، چه در جهان تکوین و چه درنظام تشریع»، باورداشته باشند و بدان عمل کنند و با همهی توان و تمام هستی خود، برای تحقق آن بکوشند.
افراد بسیاری سعی نمودند که عدالت گستر باشند، ولی به جرأت میتوانگفت ائمهیاطهار (علیهمالسلام) ودرصدر ایشان، حضرتعلی(سلاماللهعلیه) را میتوان"حکومتگزار عادل" نام برد، عدالت در اندیشهی حضرت امامعلی(سلاماللهعلیه) جایگاه ویژه دارد و ازپایگاهی بس بلند بر خوردار است.
حضرتامامعلی(سلاماللهعلیه معیارهای عدالت را به خوبی میشناختند، با تربیت درخانهی وحی و اتصّال به علم پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم)، در زندگی خویش با همهی فراز و نشیبها، عدالت حقیقی را نشان دادند و باژرفترین واژهها وجملهها،آن را باز گفتند.
کتابِ« امام علی (سلاماللهعلیه) ،عدل و تعادل»، پژوهشی است که سعی دارد زوایای گوناگون عدالت را از لابه لای سخنانِ حکمت بار این اسوهی عدل وانصاف، استخراج کند وآن را به تشنگان معرفت،معرّفی نماید.
مؤلف: محّمد حکیمی
ناشر:انتشاراتِدلیل، قم،1384احکام
پرسش: آیا مىشود در ماه رمضان، براى فرار از روزه مسافرت کرد؟
پاسخ: مسافرت کردن در ماه رمضان - هر چند به عنوان فرار از روزه باشد - اشکال ندارد؛ ولى این امر تا قبل از روز بیست و سوم مکروه است. (1)
پرسش: آیا گرفتن روزههاى قضا، در سفر صحیح است؟
پاسخ: خیر، جایز نیست. (2)
پرسش: کسى که در ماه رمضان در سفر است، آیا مىتواند نذرکند روزهبگیرد؟
پاسخ: همه: خیر، جایز نیست. (3)
پرسش: آیا چشیدن غذا، روزه را باطل مىکند؟
پاسخ: اگر آن را فرو نبرد، اشکال ندارد. (4)پی نوشت :
1- العروة الوثقى، ج 2، شرایط وجوب الصوم، م 4 و 6.
2- آیات عظام امام، نورى و فاضل، تعلقات على العروة، ج 2، شرایط صحة الصوم، الخامس ؛ آیت الله العظمیصافى، هدایة العباد، ج 1، م 1354؛ آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، شرایط صحة الصوم؛ آیت الله العظمیبهجت، وسیلة النجاة، ج 1، م 1143 و دفترآیت الله العظمیخامنهاى.
3- العروة الوثقى، ج 2، نیه الصوم، م 6.
4- توضیح المسائل مراجع، م 1582.